شهیده

روز نوشت های شهیده
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • تقویم شمسی

خوشبختی ...

16 اسفند 1394 توسط بديعي خوزاني

خوشبختی چیز عجیبی است،


وقتی می آید گامهایش آنقدر آرام است که شاید صدای پایش را نشنوی.


اما وقتی نیست دردش را تا مغز استخوان حس می کنی.


خوشبختی یک حس درونی است،


خوشبختی حاصل نوع نگاه ها به زندگیست.

تعبیری متفاوت از “بودن” و برداشتی آزاد از “زندگی".


 نظر دهید »

رهایی...

07 آذر 1394 توسط بديعي خوزاني

شكار ميمون زنده بخاطر چابكي و سرعت عمل جانور بسيار مشكل است. يكي از روشهاي شكار ميمون در آفريقا اين است كه شكارچي به محل اقامت ميمونها مي رود و بدون توجه به آنها در سوراخ كوچكي در يك سنگ بزرگ مقداري خوراكي مي ريزد و دور مي شود ميمونهاي گرسنه و كنجكاو دستشان را به درون سوراخ مي برند و خوراكيها را در مشت خود مي ريزند اما دهانه سوراخ كوچكتر از آن است كه مشت ميمون از آن خارج شود. ميمون وحشت زده مي شود و تقلا مي كند تا خسته شود

اما هرگز مشت بسته خود را باز نمي كند تا رها شود..!!!!


ذهن انسان هم گاه مانند مشت بسته ميمون است،

تقلا مي كند و بي تاب مي شود و روي يك مسئله قفل مي شود

در حالي كه چاره در رها كردن و آزادي از قيد و بندهاي ذهن است…..

 1 نظر

آیا ما دزدیم. ..؟!

03 آذر 1394 توسط بديعي خوزاني

 

آیا من دُزدم …؟!
آیا ما دزدیم. ..؟!
راننده خط، بی‌توجه به صف مسافران که در زیر باران منتظر ماشین بودند، کنار خیابون داد می‌زد:
«دربـــــــــــــــــست…»

نگاه معنی‌دار و اعتراض‌های گاه و بی‌گاه مسافران،
هم راننده رو کلافه کرده بود و هم ما رو.

به‌خاطر همین من و یک خانم و دو آقای دیگه با همدیگه، ماشین رو با کرایه ۶۰۰۰ تومن دربست گرفتیم، که برای هر مسافر نفری ۱۵۰۰ تومن می‌افتاد، درحالی که کرایه خط فقط ۵۵۰ تومن بود.

به هر ترتیب سوار تاکسی شدیم و راننده شروع کرد از مشکلات ماشین و گیر‌نیومدن لاستیک و بنزین آزاد زدن صحبت کردن و …

کنار راننده مرد جوانی نشسته بود که انگار از خیس ‌شدن زیر بارون دل‌ خوشی نداشت.

راننده تاکسی: برادرخانمم یه وام ۶ میلیون تومنی می‌خواست بگیره مجبور شد ماشینش رو بذاره به عنوان وثیقه.
بنده‌ خدا الان خورده به مشکل، دارند ماشینش رو مصادره می‌کنند.
یه عده دزد دارند میلیارد میلیارد اختلاس می‌کنند کسی هم خبردار نمیشه، اون وقت این جوون رو ببین چجوری سر می‌دوونند!

مسافر: نوش جونش!

راننده (نگاه متعجب): نوش جون کی‌؟

مسافر: نوش جون کسی که ۳۰۰۰ میلیارد تومن خورده!

راننده (با لحن عصبی آمیخته به تمسخر): نکنه اون بابا فامیل شما بوده؟

مسافر: نه! فامیل من نبوده اما یکی بوده مثل همین مردم، مثل شما!
مگه این یارو از مریخ اومده اختلاس کرده‌؟ یا اون مدیر بانک از اورانوس به ریاست رسیده بوده‌؟

راننده: نه آقا جان اونا از ما بهترون‌اند!
من برای یک جفت لاستیک باید ۳ روز برم تعاونی،
اون وقت اون ۳۰۰۰ میلیارد تومن رو می‌خوره یه آبم روش..!

مسافر: خب آقا جان راضی نیستی نخر!

راننده (با صدای بلند): چرا نامربوط میگی مرد حسابی؟ مجبورم بخرم ! لاستیک نخرم پس چجوری با ماشین کار کنم ؟

مسافر: وقتی شما که دستت به هیچ جا بند نیست و یه راننده عادی هستی، وقتی می‌بینی بارندگی شده و مسافر مجبوره زود برسه به مقصد، میای ماشینی که باید تو خط کار کنه رو دربست می‌کنی…

راننده پرید وسط حرف طرف که:
آقا راضی نبودی سوار نمی‌شدی!

مسافر‌ (با خونسردی): می‌بینی؟ من الان دقیقاً حال تو رو دارم، وقتی داشتی لاستیک ماشین می‌خريدی…
مرد حسابی فکر کردی ما که الان سوار ماشین تو شدیم و ۳ برابر کرایه رو داریم می‌دیم راضی هستیم؟
ما هم مجبوریم سوار شیم!
وقتی تو به عنوان یه شهروند عادی اینجوری سواستفاده می‌کنی، از مدیر یه بانک که میلیاردها تومن سرمایه زیر دستشه چه انتظاری داری؟
اون هم یکی مثل تو در مقیاس بالاتر.

راننده آچمز شده بود و سرش تو فرمون بود …

مسافر که حالا کاملاً دست بالا رو داشت با خونسردی ادامه داد:
دزدی، دزدیه … البته منظورم با شما نیستا …
ولی خدا وکیلی چنددرصد از مردم ما اون کاری که بهشون سپرده شده رو خوب انجام میدن؟
که انتظار دارند یه مدیر بانک کارش رو خوب انجام بده؟
منتهی وقتی اونا وجدان کاری ندارند کسی بویی نمیبره، اما گندکاری یه مدیر بانک رو همه می‌فهمند!
برادر من تو خودت رو اصلاح کن تا اون مدیر بانک جرأت همچین خلافی رو نداشته باشه.
اینجور موقع ها معلوم میشه اگه ما هم آب گيرمون بیاد شناگر ماهری هستيم!

راننده که گوشاش تو اون هوای سرد از شدت خجالت حسابی سرخ شده بود گفت:
چی بگم والا…!

من اولین نفری بودم که تو مسیر باید پیاده می‌شدم
و طبیعتاً طبق قرار اجباری با راننده باید ۱۵۰۰ تومن کرایه می‌دادم.
وقتی خواستم پیاده شم یه اسکناس ۲۰۰۰ تومنی به راننده دادم.

راننده گفت ۵۰ تومنی دارید؟

با تعجب گفتم: بله دارم و دست کردم تو کیفم و یه سکه ۵۰ تومنی به راننده دادم.
راننده هم یک اسکناس ۱۰۰۰ تومنی و یک اسکناس ۵۰۰ تومنی بهم برگردوند و گفت: به سلامت!

همونطور که با نگاهم تاکسی رو که تو هوای بارونی مه‌آلود حرکت می‌کرد رو دنبال می‌کردم، چترم رو باز کردم و پولا رو تو کیفم گذاشتم …

آروم شروع کردم به قدم زدن و با خودم فکر می‌کردم:
یعنی من هم باید خودم رو اصلاح کنم…!؟

دزدی فقط دزدی های کلان نیست!
دزدی از همان صد تومان و دویست تومان شروع می شود

همه ما در ذهن خود ایستاده ایم تا دیگران اصلاح شوند یا شاید قهرمانی بیاید و همه را اصلاح نماید…

 

 1 نظر

آرامش و دانش ...

19 آبان 1394 توسط بديعي خوزاني

افلاطون می گوید:

اﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﻣﺎ ﻫﻢ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ ،

ﺑﻪ ﻣﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ

ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺑﺎ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ،

ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﻧﺶ!

ﺁﺩﻣﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ

ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ…

 2 نظر

زندگی ...

07 مرداد 1394 توسط بديعي خوزاني

ذهن ما باغچه است،گل در آن باید کاشت

و نکاری گل من، علف هرز در آن می روید.

زحمت کاشتن یک گل سرخ

کمتر از زحمت برداشتن هرزگی آن علف است!

گل بکاریم بیا تا مجال علف هرز فراهم نشود.

بی گل آرایی ذهن

نـازنـیـن،نــازنـیـن،

هرگز آدم، آدم نشود… !

“مجتبی کاشانی”

 1 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 16
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

شهیده

این وبلاگ روزنوشت های منه که همه چیز داخلش پیدا می شه، ولی رویکرد مذهبی،فرهنگی و آموزشی داره!
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مصلح غذایی
  • معرفی فیلم
  • تسلیت شهادت حضرت معصومه
  • شهادت حضرت معصومه
  • گاو چاه
  • گاو چاه
  • بازخوانی وقایع دهه فجر
  • تبریک میلاد
  • 12بهمن
  • بازخوانی وقایع دهه فجر
  • بازخوانی وقایع دهه فجر.2
  • بازخوانی وقایع دهه فجر1
  • بازخوانی وقایع دهه فجر
  • بازخوانی وقایع دهه فجر
  • بازخوانی وقایع دهه فجر5
  • بازخوانی وقایع دهه فجر4
  • بازخوانی وقایع دهه فجر7
  • بازخوانی وقایع دهه فجر8
  • کنگره شهدای امور تربیتی
  • روز امور تربیتی و تربیت اسلامی
  • درختکاری
  • انتظار
  • زندگی
  • بهار
  • سال نو
  • سال 94
  • فاطمیه
  • صله رحم
  • مهربانی
  • امام رضا
  • خدای مهربون
  • سکوت
  • بخشش
  • حدیث علوی
  • مادر
  • فرهنگ سازی
  • زیارت ماه رجب
  • نکوداشت اصفهان
  • اعتکاف
  • امام علی
  • لاله های واژگون
  • روز جوان
  • دعا
  • یا علی
  • قوی باش
  • زندگی
  • روز قدس
  • زندگی
  • مشکلات
  • زندگی
  • سپاس
  • ساعت شنی
  • خدا
  • عید فطر
  • خدا
  • دل
  • مهربانی
  • حق الناس
  • تفکر

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

ختم صلوات


ریزگردها | روانشناسی
آموزش زبان | مسکن قزوین
کرمان | کوله پشتی

ابزار ختم صلوات در وبلاگ

  • تماس